کودکانه مهسا و پارمیس
چند روز پیش رفته بودیم خونه مادرم ...دختر خواهرم و دخترش پارمیس هم اومده بودن
صبح که از خواب بیدار شدن داشتن اینجوری بهم ابراز محبت میکردن
.
.
بعد از ظهر هم تو حیاط مادرم پر از کبوتر چاهی شده بود بچه ها از پشت در شیشه ای نگاه میکردن و کلی ذوق میکردن
پارمیس میگفت جوجو و مهسا میگفت جی جی
اخر سر پارمیس به تقلید از مهسا گفت جی جی!!!
.
.
غروب هم رفتیم پارک نزدیک خونه مادرم و رفتیم کنار دریاچه بچه ها جوجو و جی جی دیدن
.
.
قربونه جفتتون برم من انقدر ماه هستید
.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی