به دنیا اومدن دخترم
خالق مهربان من ، تو را در سبزترین روز خدا ، خلق کرد !
از روح پاک و زیبای خداوندی خود در تو دمید
............خالق زیباییها ، تو را در نخستین باران جهان آفرید!
با تولد تو باران عشق بود که به باریدن گرفت !
قبل از تو هیچ کجای زمین معطر نبود!
رویای درختان ، تهی از بهار بود !
قبل از تو ، باغ خشک بود و پنجره ها خاموش
گریه و لبخند نبود!
فراق و پیوند نبود
نه دل می تپید و نه نسیمی می وزید !
روبرو مه بود و سکوت !
تنهایی بود و سرما !
و............
خالق عشق تو را در روز باران مهربانی و عشق آفرید
بلندای آسمان را به روحت ارزانی داد !
ژرفای اقیانوس را به نگاهت ریخت !
زیبایی و طراوت را به دیدگانت !
رنگ نوازش را به دستهایت
و دلنشین ترین سرودها را به صدایت ارزانی داد
و بر این تولد.......خداوند بر خود آفرین گفت
تولد تو بهاری بود در زمستان قلب من
عزیزم تولدت مبارک
دختر گلم مهسا جان قرار بود در تاریخ 23 اسفند به دنیا بیایی ولییییییییی 20 اسفند بود که کیسه ابم پاره
شد و با بابایی وخاله سریع خودمون رو رسوندیم بیمارستان پارسیان تا صبح استرس داشتم دایم پرستارها
میومدن و چک میکردن که سالم باشی صبح زود دکتر حقیقی خودش رو رسوند و سریع به اتاق عمل رفتم
بالاخره دومین دختر خوشگلم تو تاریخ 21 اسفند ساعت 8 صبح به دنیا اومد
الان که دارم برات وبلاگ درست میکنم داری 10 ماهه میشی فدای چشمای خوشگلت بشم .......